شرح: بعد از یک شام مفصل، به مجموعه ی اسارتم برمی گردم.برده ای بسته، رو به پایین، روی یک کاناپه.آشفته و قلقلک می شوم، انتظار را بالا می برم.با رونمایی از یک محصول، ضربه ی خفیفی می زنم، تنش را می سازم قبل از یک کاربرد زورمندانه تر.برده از لذت و ناراحتی به خودش می پیچد.