شرح: مردی همسایه اش، یک سبزه داغ، را برای یک لیوان شامپاین دعوت می کند. او لباس زیر خود را در می آورد و زیبایی قهوه ای خود را آشکار می کند، و قبل از سوار شدن به خروس سخت او، به او یک بالش شگفت انگیز می دهد. او آن را مانند یک حرفه ای می گیرد و او را راضی می کند و با تقدیر داغ خود او را می پوشاند.